سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پشت خاکریز

سلام نمیدونم اصلا واسه چی میخوام واست حرف بزنم اما خدایی دلم برات تنگ شده بود. نیستت کجایی؟؟ نمیگی یکی هس که دلش واسم تنگ میشه؟؟؟ آخه این چه سوالیه که من میپرسم، با اون همه عاشق از ما بهترون مگه منم دیده میشم!! خب من چیکار کنم لابد لیاقتشو ندارم، آره من لیاقت اینو ندارم که دوست داشته باشم، من هی یادم میره که تو هم هستی، من همونم که فقط عاشقیو یدک میکشم، من فقط یاد گرفتم وقتی گیر کردم یه زنگ بزنم بگم الو سلام کجایی بیا دیگه بد جور گیر کردم ارزش اینو دارم که یه کم وقتتو واسم هدر بدی؟؟؟ آره من از عاشقی اینو یاد گرفتم...
میدونم، هنوز یادم نرفته تو هم منو دوست داری، هیچ وقت بهم نمیگی نه !!... منم که بچه پر رو، مگه بیفتم تو چاه که یادت کنم،
 تو به دل نگیر نه،  ایندفعه نه تو چاهم، نه تو چاله، فقط نمیدونم چرا این گودال زیر پام رو اعصابمه یعنی اگه غرورم نباشه،.... باید فراموشم کنی البته نگرانم نشو تا تو رو دارم مشکلی نیست، میام که با هم غموغصه و مشکلاتو پرت کنیم بیرون تو به بزرگیه خودت ببخش من از عشق اینو یاد گرفتم...
من که گفتم چی شده و اینجا چه خبره خب عزیزم تو بگو چه خبر؟ من نبودم نگفتی کجاس؟ نگرانم نشدی؟؟؟ نه، نمیخواد جواب بدی اگه نگفتی اگه نشدی... ترجیح میدم ندونم با اینکه میدونم حق داری بیخیال من بشی، وای خدا آخه این چه فکریه که من می کنم ادعا میکنم که دوست دارم اما هی یادم میره که تو اصلا اهل فراموش کردن نیستی ..
دیگه بقیشو نمیگم، نمیگم که نیستت سختمه.. نمیگم نمیبینمت دارم میمیرم.. نمیگم که شدم آدم بد.. آدم بده ی هر چی قصه و ماجراست اصلا من شدم دلیل ، آره هر اتفاق بدی که میفته شدم دلیل بدبختی..

 

KHODA

 

دلم خیلی برات تنگ شده خدا .....کجایی؟!


نوشته شده در جمعه 92/6/29ساعت 12:5 صبح توسط گمنام... نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin