سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پشت خاکریز

در تاریخ معاصر :

 

آلبرت انشتین : یهودی

 

زیگموند فروید : یهودی

 

کارل مارکس : یهودی

 

پل ساموئلسون : یهودی

 

میلتون فردمن : یهودی

 

در رشته پزشکی :

 

مخترع سوزن سرنگ ، بنیامن روبن : یهودی

 

کاشف واکسن فلج اطفال (پولیو) ، یوناس سالک : یهودی

 

کاشف داروی ضد سرطان خون ، گرترود الیون : یهودی

 

کاشف در مان یرقان (زردی) ، بروخ بلومبرگ : یهودی

 

کاشف داروی درمان مرض سفلیس ، پل الریخ : یهودی

 

کاشف درمان امراض عضلانی ، الیه متچینکوف : یهودی

 

کاشف درمان غدد ترشحی داخلی ، آنرو شلی : یهودی

 

شناخت تراپی درمانی ، آرون بک : یهودی

 

کاشف قرص ضد حاملگی ، جورج پیناکوس : یهودی

 

شناسائی چشم بشر ، ج. والد : یهودی

 

شناسائی بچه در شکم مادر ، استانلی کوهن : یهودی

 

دیالیز کلیه ها ، ویلیم کلوفکام : یهودی

 

برندگان جوایر نوبل :

 

در یک صد و پنجاه سال گذشته ، 14 میلیون یهودی 180 جایزه نوبل را دریافت کرده اند در حالی که یک میلیارد و نیم مسلمان تنها 3 جایزه گرفته اند .

 

اختراعاتی که تاریخ را دگرگون ساخت :

 

چیپ های کوچک دستگاه های الکترونیکی ، استانلی نزور : یهودی

 

رآکتور اتمی زنجیره ای ، نئو سزیلند : یهودی

 

کابل نوری ، پیطر شولتز : یهودی

 

چراغ های راهنمائی ، چارلز آلدر : یهودی

 

فولاد ضد زنگ ، بنو اشتراوس : یهودی

 

فیلم با صدا (ناطق) ، ایزادور کیس : یهودی

 

میکروفون تلفن ، امیل برلینر : یهودی

 

دستگاه ضبط تصویر متحرک (ویدئو) ، چارلز جینزبرگ : یهودی

 

نفوذ بر بازرگانی جهانی :

 

فرآورده های مارک مشهور "پولو" ، رالف لورن : یهودی

 

تولیدات نوشیدنی "کوکاکولا" : یهودی

 

لویس جین ، لوی اشتراوس : یهودی

 

استار بروک ، هوارد شولتز : یهودی

 

گوگل ، سرجی برین : یهودی

 

شرکت کامپیوتری"دل" ، میشل دل : یهودی

 

دنکی ، دونا کارن : یهودی

 

باسکینو رابینز ، ایرو رابینز : یهودی

 

دانکین دونات (نوعی تنقل آمریکائی) ، بیل روزنبرگ : یهودی

 

و ... .

 

نفوذ در سیاست بین المللی :

 

هنری کیسینجر : یهودی

 

ریچارد لوین ، رئیس دانشگاه یل : یهودی

 

الن گرینزپن ، رئیس فدرال رزرو آمریکا : یهودی

 

ژوزف لیبرمن : یهودی

 

مادلین البرایت ، یهودی

 

گاسپر واینبرگر ، وزیر دفاع آمریکا : یهودی

 

ماکزیم لیوینو ، وزیرخارجه شوروی : یهودی

 

داوید مارشال ، نخست وزیر سنگاپور : یهودی

 

اسحق اسحق ، استاندار کل استرالیا : یهودی

 

بنیامین دیزرائلی ، نخست وزیر انگلستان : یهودی

 

یوگنی پیرماکف ، نخست وزیر روسیه : یهودی

 

بری گلد واتر ، سیاستمدار آمریکائی : یهودی

 

جورج سمپائو ، رئیس جمهور پرتقال : یهودی

 

هرب گری ، معاون نخست وزیر کانادا : یهودی

 

میشل هوارد ، وزیر کشور انگلستان : یهودی

 

برونو کریسکی ، صدر اعظم اتریش : یهودی

 

رابرت روبین ، وزیر خزانه داری آمریکا : یهودی

 

و ... .

 

رسانه های گروهی جهانی :

 

سی ان ان ، ولف بلیتز : یهودی

 

باربارا والترز از اخبار (آ.ب.ث) : یهودی

 

اوجین مایر ، واشنگتن پست : یهودی

 

هنری گرونوالد ، مجله تایم آمریکا : یهودی

 

کاترین گراهام ، واشنگتن پست : یهودی

 

ژوزف لیلد ، نیویورک تایمز : یهودی

 

ماکس فرانکل ، نیویورک تایمز : یهودی

 

رابرت مرداک ، (صاحب گروه رسانه ای fox) : یهودی

 

و ... .

 

موسسات به ظاهر بشر دوستانه ولی برانداز :

 

جورج سوروس : یهودی

 

والتر اننبرگ ، یهودی

 

و ... .

 

تشکل های صنفی و مذهبی و اجتماعی یهودیان در آمریکا بالغ بر بیش از هفت هزار سازمان و موسسه است .

 

هر یهودی در چندین NGO و انجمن عضو است و فعالیت می کند .

 

هر مسلمان در چند تا انجمن و NGO عضو است ؟

 

در سراسر جهان اسلام مشتمل بر 57 کشور ، تنها 500 دانشگاه موجود است .

 

در حالی که تنها در آمریکا 5758 دانشگاه به راه است .

 

در هندوستان ، 8407 دانشگاه موجود است .

 

حتی یک دانشگاه از میان کشور های اسلامی در زمره 500 دانشگاه اول جهانی جای ندارد .

 

سواد در دنیای مسیحیت 90% است .

 

سواد در جهان اسلام 40% است.

 

در پانزده کشور مسیحی مذهب ، درصد سواد 100درصد است .

 

درکشورهای مسلمان حتی 1 درصد هم نیست .

 

درکشورهای مسیحی 98 درصد دوره دبیرستان را تمام کرده اند .

 

درکشورهای اسلامی این رقم 50 درصد است .

 

40 درصد از مردم کشور های مسیحی دانشگاه را تمام کرده اند .

 

در کشورهای مسلمان این رقم تنها 2 درصد است .

 

درکشورهای مسلمان برای هریک میلیون مسلمان تنها 230 عالم و دانشمند وجود دارد .

 

در آمریکا این رقم 5000 است .

 

در آمریکا برای هر یک میلیون نفر 1000 تکنیسین موجود است .

 

در سراسر جهان عرب فقط 50 نفر تکنسین برای هر یک ملیون نفر موجود است .

 

دنیای اسلام فقط 02 /2درصد از درآمد ملی را برای تفحص و توسعه هزینه می کنند .

 

درکشورهای مسیحی این رقم 5 درصد از درآمد ملی است .

 

در پاکستان برای هر 1000 نفر 23 روزنامه موجود است . درسنگاپور این رقم 460 برای هر 1000 نفر است .

 

در انگلستان 2000 کتاب مختلف برای یک میلیون نفر هر سال چاپ می شود . در مصر این رقم تنها 17 جلد است .

 

صادرات صنعتی پاکستان فقط 9/0 درصد کل صادرات آن کشور است . در عربستان سعودی 2/0 درصد است .

 

در کویت و مراکش و الجزایر 3/0 درصد است . درحالی که سنگاپور به تنهائی 68% صادرات صنعتی دارد .

 

به چه نتیجه ای می رسیم ؟

 

کنکاش لازم نیست چون ارقام و شواهد فریاد می کشند ، لکن ما گوشمان را بسته ایم .

 

به خود و فرزندانتان دانش بیاموزیم ، میانبر وجود ندارد . به هیچ وجه نگذاریم فرزندانتان از دانش آموزی منحرف گردند .

 

از نفوذ خود برای بدست آوردن نمره بیشتر برای فرزندان خود اجتناب کنیم . به آنها کارگروهی بیاموزیم .

 

جلو زدن از هم و دیگران پشت سرگذاشتن را به آنها نیاموزید . دست هم گرفتن و با هم جلو رفتن را بیاموزید .

 

اگر موفق نشوند آنها را یاری کنیم تا موفق شوند . واگر اکنون نمی توانند موفق شوند پس هرگز موفق نخواهند شد .

 

پیروزی ما بسته به دانش و خلاقیت را و سوادآموزی و قدرت کار گروهی ماست و بس .


 

دانش آموزان یهودی از همان ابتدا در مدارس خود کارکردن گروهی با هم را می آموزند ، نه رقابت درسی بی ثمر و حسادت به هم را !

 

ما کارکردن با هم را نیازموده ایم ، بلکه هر روزه درس های جدیدی از تکنیک های حذف همدیگر را می آموزیم !


نوشته شده در یکشنبه 92/6/24ساعت 9:24 عصر توسط گمنام... نظرات ( ) |

سلام خیلی وقت  بود پست نزده بودم خداییش اما خب توی وب گردی که داشتم مطلب جالبی رو دیدم که بد نیست شما هم به این آمارا یه نگاهی بندازین

با تشکر از این وبلاگ www.erja.blogfa.com

 توانا بود هر که دانا بود !؟

 
بخوانیم و قدری تامل نماییم و سپس در اختیار دیگران قرار دهیم

 
توجه: ممکن است در آمار و ارائه مطالب اشکال و مواردی اشتباه دیده شود اما


 
در دقت به هدف و منظور مطلب بی تاثیر است.

 
یهودیان سراسر دنیا : تقریبا 15 میلیون نفر

 
6/5 میلیون نفر در آمریکا

 
6/5 میلیون نفر در آسیا

 
2 میلیون نفر در اروپا

 
یکصد هزار نفر در آفریقا

 
جمع کل مسلمانان در جهان : 1/5 میلیارد نفر

 
1 میلیارد نفر در آسیا و خاور میانه

 
400 میلیون نفر درآفریقا

 
44 میلیون نفر در اروپا

 
5 میلیون نفر در آمریکا

 
از هر پنج نفر جمعیت روی زمین ، یکی مسلمان است

 
در مقابل هر یک هندو ، دو مسلمان قراردارد

 
درمقابل هر پیرو بودا ، دو مسلمان قراردارد

 
درمقابل هر یهودی ، 107 مسلمان قراردارد

 
با این همه ، 14 میلیون یهودی از یک میلیارد و نیم مسلمان نیرومند ترند !

 
فکر کنید چرا ؟

 
به چندین دلیل ، دلایلش رو در پست بعدی حتما بخونید بسیار جالبه!!

 
منبع: وبلاگ علوم اجتماعی جوانرود


نوشته شده در یکشنبه 92/6/24ساعت 9:13 عصر توسط گمنام... نظرات ( ) |

 

مثل همیشه یار عزیزم منتظرم بود و منم طبق معمول دیر کرده بودم. اون روزهم خواب مانده بودم و ساعتم دیر به صدا درآمد. به محض شنیدن صدای ساعت از جا پریدم، به سرعت مقابل آیینه ایستادم و به سر و رویم رسیدم، بهترین عطرم را بر روی لباسم نشاندم و بعد با عجله به سوی او رفتم.

 

مطمئن بودم که او سر قرارش آمده و این من هستم که دوباره دیر کرده ام! خورشید طلوع کرده بودو نور زیبایش مسیرم را روشنایی می بخشید. مسیرم، جاده ای طولانی بود، مدام به ساعتم نگاه میکردم و لحظه شماری میکردم تا به مقصد برسم ، شاهد دیدن گل های رزی بودم که در اطراف جاده روییده بود، لحظه ای توقف کردم و چند شاخه گل رز برای یار عزیزم چیدم تا تقدیمش کنم.

 

با تمام نیرو می دویدم تا بلکه مسیرم کوتاه تر شود . مدتی در راه بودم تا اینکه لحظه ی دیدار رسید.

درست حدس زده بودم یار عزیز من مثل همیشه منتظرم ایستاده بود، با دیدنش برق شادی در چشمانم موج زد ، جرات نزدیک شدن و روبه رو شدن با او را نداشتم، پشت درختی پنهان شدم، ضربان قلبم زیاد شده بودو گویی میخواهد از سینه ام بیرون بپرد و ناله ی حسرت سر دهد، دستانم عرق کرده بود ، گل های در دستم از حرارت آتش وجودم خشک شد و آرام برگ هایش به پای درخت ریخت، گویی برگ های گل هم بادیدن روی او شرمسار و خم شده و خود را بر زمین انداختند!! با چشمانم او را می نگریستم، از دیدن رویش سیراب نمیشدم و هر چه قدر نگاهش میکردم ، باز در عطش خود میسوختم!مدتی گذشت..

 

تا اینکه متوجه حضورم شد، صدای قدم هایش رامی شنیدم که آرام آرام نزدیکتر میشد و با هر قدم خودنیروی عجیبی به قلبم وارد میکرد .مدام به خودم میگفتم: چطور میخواهی به روی او نگاه کنی در حالی که مدام دیر میرسی؟

 

یکدفعه یار عزیزم را مقابلم دیدم، او خیره به من شده بود و گویی او هم دلتنگ من بود!تنها کاری که آن لحظه می توانستم انجام دهنم...مقابلش زانو زدم ،خود را مانند همان گلبرگ ها خاک پایش کردم، او لبخندی زد و به آرامی، با صدای دلنشینش که زیباتر از همه ی موسیقی های دنیا بود خطاب به من گفت: کجا بودی ای بهترینم؟نمیدانستم چه بگویم اصلا دوست نداشتم صحبتی کنم، دلم میخواست فقط صدای او را بشنوم! با صدایی لرزان گفتم: شرمنده ام یار عزیزم! میدانم خطا از من است، و من همیشه منتظرت می گذارم ، مرا ببخش، او دوباره لبخندی از جنس آرامش زد و گفت: چه می گویی؟؟!!من عاشق این انتظارم، مگر گله ای نزد تو کردم که این چنین می گویی؟ من فقط از تو پرسیدم که چرا اینقدر دیر این لحظه ی دیدار را به وجود آوردی؟

 

اشکانم سرازیر شده بود و از زیبایی نوای دلنشینش دیگر طاقت بلند شدن نداشتم ، یار عزیزم دستانم را گرفت و به آرامی بلندم کرد و دوباره با همان لحن زندگی بخش به چشمانم خیره شد و گفت: ای عزیز من، دلتنگت شده بودم، من همیشه سر قرارم با تو زود می آیم تا نکند زمانی دیر برسم، ولی تو هیچگاه زود نمی آیی؟! چطور؟! مگر تو دلتنگ من نیستی؟ من با دلتنگی چشم به راه توام و ازین چشم به راهی هیچگاه خسته نمیشوم ، فقط گله ام از این است که چرا تو به اندازه ی من دلتنگ نمی شوی؟!! اشک و بغض فرصت حرف زدن را از من گرفته بود ، نفس عمیقی کشیدم و همان طور که اشک بر روی گونه هایم جاری بود

 

گفتم: منم دلتنگت بودم و هستم، ولی ساعت زمین مرا بیدار نکرد و دوباره خواب ماندم! لبخندی زد و گفت: اگر بخواهی منتظر شنیدن صدای ساعت زمین بمانی ، ما هیچگاه نمیتوانیم همدیگر را ببینیم و تو همیشه سر قرار با من دیر می آیی !بگذار ساعت زمین به وقت خود زنگ بزند ولی تو ای عزیز من، تو صدای ساعتت را از صدای ساعت زمین جدا کن تا وصال زودتر فرارسد و انتظار پایان یابد، با صدایی لرزان گفتم: ای یار من مرا ببخش ، جبران میکنم، من شرمنده ی تو و خوبی های تو همیشه بودم و هستم، کاش تو اینقدر خوب نبودی،لبخندی زد و گفت: کاش توهم اینقدر سرگرم دنیا نبودی!من اینجاهستم، همیشه منتظر و چشم به راه تو ، از تو میخواهم که به دیدار من بیایی اما با صدای زنگ ساعت دلت!!

 

زنگت را خودت انتخاب کن ، زیباترین موسیقی را برایش بگذار تا زمانی که به صدا درآمد زمین و آسمان به احترام زیبایی اش و آرامش صدایش سکوت کنند. در آن زمان است که زمین به احترام صدای دلت می ایستد و تو دیگر مجبور نخواهی شد که به صدای ساعت زمین گوش دهی! اینها را گفت بعد مرا درآغوش گرفت ، کاش در تمام ثانیه هایم در آغوش او بودم،، دیگر نمیخواستم از اغوشش جدا شوم، بویش ، رنگش ، رنگ صدایش سزاوار عاشقی بود و پرستش!بوسه ای بر روی شونه هایم زد و به آرامی نزدیک گوشم خواند: می دانم امروز که از اینجا بروی همه ی سخن هایم را فراموش می کنی و دوباره دیر میایی، می دانم مثل من هنوز عاشق نشده ای! ولی از تو می خواهم اینقدر روی صدای ساعت دلت کار کنی و با خودت مبارزه کنی تا زودتر بیدار شوی و بیایی، تا مثل من عاشق شوی!

 

وقتی عاشق شدی ، میفهمی درد انتظار چیست! دیگر نمی توانی دیر بیایی، در آن زمان دیگر صدای ساعتی نمیشنوی و حتی نمیشناسی و فقط به دیدار با من و بودن با من فکر میکنی! اگر میگویم دلتنگم، آری درست است! دلتنگ آن لحظه ام که تو هم مانند من مرا با عشق در آغوش بکشی و دیگر رهایم نکنی! بعد مرا از آغوشش جدا کرد ولبخندی به منی که غرق در حسرت بودم زد. چنان آرامشی گرفته بودم که وصف ناپذیر بود، با درد حسرت گفتم: حال که به زمین برگردم ساعت دلم را با آهنگی که تو دوست داری کوک میکنم و به تو ای مهربانتر از مادرم قول میدهم که زود بیایم و دیگر منتظرت نگذارم، خدا لبخندی پر معنا زد و گفت: هیچ گاه قولی را نده که نتوانی به آن عمل کنی، امیدوارم که فراموش نکنی!

 

چشمانم را که باز کردم دیگر کسی را نیافتم هنوز گرمای آغوشش را در تنم حس میکردم و آرامش کلامش در وجودم بود.

 

اما دوباره خواب می ماندم درست مثل همیشه دیر می رسیدم و به قولی که داده بودم عمل نمی کردم!!

 

ملائکه رو به خدا کردند و گفتند: یا الله چقدر میخواهید منتظر بمانید؟!! او باز هم دیر می آید، خدا _ میدانم ، ملائکه _ پس چرا با آنکه می دانید، باز هم منتظرش می مانید ؟ او بسی فراموش کار است!

خدا_ او غیر از من کسی را ندارد که به معنای واقعی انتظارش را بکشد. این انتظار را دوست دارم و میدانم که روزی انتظار پایان می پذیرد و نزد من تا ابد می ماند ولی همان طور که می گویید ، فراموش کار است و من نمیتوانم این فراموش کار را به حال خود رها کنم و مدام باید به او یادآوری کنم که من منتظرم! ملائکه_ آخر تا کی می خواهید یادآوری کنید ، ای عظیم مهربان؟!! خدا_ من چیزهایی می دانم که شما نمی دانید پس صبر پیشه کنید، بلاخره روزی فراخواهد رسید که انتظار ، پایان پذیرد و من به امیدآن روز مدام یادآوری میکنم، ولی افسوس...

 

افسوس اگر خودشان را به خواب بزنند آنگاهست که دیگر هیچ صدای ساعتی حتی صدای ساعت دلشان را نمیشنوند و آنها را بیدار نخواهد کرد، چون آنها خودشان را به خواب زده اند!

گردآوری: مجله اینترنتی زیگیل

دست نوشته: ثمین سعدوندی

منبع: داستانک


نوشته شده در یکشنبه 92/6/17ساعت 1:40 صبح توسط گمنام... نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin